سیب ها را زیبا به تصویر کشیدند؛
اولی راکامل پوست گرفتند،طوری که زردیش به سیاهی کشیده شد.
دومی رانصفه نیمه پوست گرفتندو فقط آنجا که پوست نداشت به سیاهی می نمود.
سومی راسالم وبا پوستی شفاف کنارشان گذاشتند
و کوتاه و زیبا نوشتند:
پوشیدگی دوامی برای زیبایی ست.
امام علی(ع)
ايكاش ذره اي مانند شهدا فكر ميكرديم!!!!!!!!!!!!!
یادت باشد «سهمیه ای» دختری نیست که به ناحق صندلی مردودی های کنکور را اشغال کرده
« سهمیه ای» دختری ست که وقتی
تو در کلاس های گاج و قلم چی نشسته بودی او در ناصرخسرو به دنبال دارو برای پدرجانبازش بود
همان دختری که وقتی نیمه شب کنج خانه میخواست درس بخواند ناله های پدر روحش را خراش می انداخت
دخترکی که روز کنکور با سرفه های پدری شیمیایی بدرقه شد.
« سهمیه ای» عرضی داشتم
« سهمیه ات» نوش جان
حرفی نمیزنی چرا «بابای جعبه ای»؟
خسته شدم بیرون بیا «بابای جعبه ای»
لطفا بلندتر کمی فریاد هم بزن
این جا نمی رسد صدا «بابای جعبه ای»
با آن قَدَت تو جا شدی آنجا ببین مرا
جا میشوم ببر مرا «بابای جعبه ای»
قد عروسکم شده ای باور کن ای عزیز
من مادرت قبول؟ ها؟ «بابای جعبه ای»
بابا عروسکی چرا لالا نمی کنی؟
شب شد لالا لالا «بابای جعبه ای»